آموزش سئو با استفاده از الگوریتم rank brain

اگه سایتی دارید که صفحه اول گوگل اما لینک های پایینه، با این آموزش سئو بهتون میگم که چطور با استفاده از الگوریتم rank brain گوگل، اون رو به سه لینک اول برسونید.

الگوریتم rank brain در سال 2018 بر اساس هوش مصنوعی توسط گوگل طراحی شد. طی این پنج سال و در راستای تحقیقات انجام شده در این زمینه، فاکتورهای مؤثر در این الگوریتم تا حدودی ارزیابی شده.

در ادامه با بررسی این فاکتورها، همراه ما باشید.

فاکتورهای مؤثر در الگوریتم rank brain گوگل

این الگوریتم سه فاکتور مهم برای رتبه بندی وب سایت ها داره که با دونستن و اجرای درست اونها روی سایت، می تونیم سایتی که به صفحه اول گوگل رسوندیم رو به لینک های اول برسونیم.

این الگوریتم با استفاده از هوش مصنوعی، رفتار کاربر رو در سایت و یا با توجه به عنوان سایت تحلیل می کنه.

بنابراین وب سایت باید صفحه اول باشه تا دیده بشه و این تحلیل انجام بشه. در مورد یک سایت نوپا که ایندکس شده ولی صفحه های چهار و پنج گوگل باشه، تحلیل الگوریتم rank brain معنایی نداره.

چطور با استفاده از الگوریتم rank brain از صفحه اول گوگل، به رتبه های اول برسیم؟

برای این کار باید سه فاکتور الگوریتم rank brain رو بدونیم و درستی اجراشون کنیم.

CTR اولین فاکتور الگوریتم rank brain

اولین فاکتور این الگوریم، CTR هستش. CTR درصد کلیک سایت به ازای دیده شدن وب سایته.

هر بار که کاربر یک کلمه کلیدی رو سرچ می کنه و سایت شما در صفحه اول گوگل و یا حتی صفحه دوم و بین لینک های 11 تا 20، به کاربر نمایش داده میشه و هنوز کلیک نکرده، یک شانس برای کلیک پیدا می کنید.

به این دیده شدن سایت و شانس کلیک توسط کاربر impression گفته میشه. در نتیجه با هر بار سرچ کلمه کلیدی توسط کاربر، یک ایمپرشن به تمام سایت های صفحه یک و گاهی صفحه دوم گوگل اضافه میشه.

با توجه به تعریف گفته شده، تعداد impression سایتی که در صفحه اول گوگل قرار داره دقیقاً به اندازه سرچ اون کلمه کلیدی هستش.

به عنوان مثال اگر سایتی دارید که راجع به طراحی سایت باشه و یک ماهه که در صفحه اول قرار گرفته، در صورتی که کاربرها 20000 بار کلمه طراحی سایت رو در این یک ماه سرچ کرده باشن، ایمپرشن سایت شما هم در این یک ماه 20000 خواهد بود.

این موضوع در وب مستر سایت قابل بررسی و مشاهده ست. فارغ از این که برخی از سرچ ها ممکنه توسط طراحان سایت صورت بگیره و بعضی هم صاحبان سایت و رقبای شما سرچ کرده باشن، این عدد تمام سرچ های این کلمه کلیدی در گوگل رو نشون میده.

بررسی و محاسبه درصد CTR

در نتیجه شانس دیده شدن سایت شما که بهش impression گفته میشه یکی از بخش هاییه که باید مورد توجه قرار بگیره. بخش مهم دیگه اینه که چند درصد از اونهایی که سایت رو دیدن، کلیک کردن و وارد سایت شدن.

فرض کنید صد نفر سایت شما رو دیده باشن و ایمپرشن دریافت کرده باشید و 5 نفر روی لینک سایت شما کلیک کردن و وارد سایت شدن. در این صورت CTR اون صفحه از سایت شما 5% شده.

این که چه مدت در سایت مونده باشن، چقدر اسکرول کرده باشن، آیا تماس گرفتن و یا خرید کرده باشن، فاکتور دیگه ای از گوگل هستش که در ادامه بهش می پردازیم.

کلیک 5 نفر از صد نفر کاربری که وارد سایت شما شدن به این معنیه که CTR سایت شما 5% محاسبه شده.

این CTR با نتیجه به دست اومده از رقبای هم رتبه شما مقایسه و بررسی میشه. پس نتیجه سی تی آر سایتی که رتبه چهار گوگل باشه، با رتبه یک مقایسه نمیشه.

اگر سی تی آر رتبه پنچ گوگل بالاتر از رتبه یک باشه برای گوگل شک برانگیز میشه و نمیشه با عنوان های جذاب و ستاره دار شدن سی تی آر فیک به دست آورد.

مقیاس گوگل هم با توجه به رتبه سایت شماست. مثلاً گوگل از رتبه 5 در رقابت کلمه کلیدی «باربری در تهران»، انتظار CTR 5% داره؛ اگر CTR سایت شما 7% بشه، اولین فاکتور rank brain به گوگل میگه که این سایت شایستگی این رو داره که به رتبه بالاتر برسه.

بنابراین هرچقدر CTR با توجه به رتبه سایت، بالاتر باشه، یعنی کاربرهای بیشتری وارد سایت شدن و بهتره.

bounce rate دومین فاکتور الگوریتم rank brain

مورد دوم تحلیل های هوش مصنوعی گوگل، بعد از ورود کاربر به وب سایت شماست. اولین اتفاقی که rank brain بررسی میکنه، خروج سریع کاربر از وب سایته.

حتماً برای همه پیش اومده که در حال رانندگی به دنبال سرچ آهنگی هستیم که همون موقع برامون پخش بشه. با کلیک روی لینک اول، به محض این که دیر لود بشه بک می زنیم و به سراغ لینک بعدی می ریم.

به این خروج سریع کاربر از سایت رو نرخ پرش یا bounce rate گفته میشه که کاربر از لینک اول پرش می کنه.

سایت اول توسط کاربر try یا امتحان میشه، اما امتحانش رو بد پس میده و کاربر رو راضی نمی کنه. در نتیجه کاربر سریع از سایت خارج میشه.

دلیل این اتفاق بالا نیومدن سایت یا دیر لود شدن سایته که ممکنه به خاطر down شدن هاست و یا حک شدن اون باشه و کاربر رو با ارور 503 و ارور 404 و ارور 403 و از این قبیل ارورها و یا ارور can’t be reach که همه باهاش مواجه شدیم، روبرو کنه.

بنابراین هرچقدر فاکتور bounce rate یا نرخ پرش سایتی پایین تر باشه، یعنی ماندگاری کاربر در سایت بیشتر بوده و برای رتبه بندی سایت بهتره.

معیار ایده آل نرخ پرش در سایت ها

طبق تحقیقاتی که در یکی از سایت های خارجی در خصوص بانس ریت انجام شده بود، عدد 30 تا 50 رو ایده آل ارائه کرده بودن.

یعنی اگر بانس ریت سایتی توی این بازه عددی باشه، نرخ پرش کاربر از سایت کم بوده و سایت تونسته کاربر رو راضی نگه داره.

این عدد میتونه به عنوان یک معیار برای سایت در نظر گرفته بشه اما برای CTR نمیشه عددی تعیین کرد. چون کلمات کلیدی مختلف و یا رتبه های مختلف، سی تی آر هاشون با هم فرق میکنه.

زمان ماندگاری کاربر در سایت سومین فاکتور الگوریتم rank brain

فاکتور سوم rank brain مربوط به زمانی میشه که کاربر سایت رو دیده، کلیک کرده و پرش انجام نداده. حالا گوگل میره به سراغ فاکتور سومش یعنی رفتار کاربر داخل سایت.

معیار مهمی که گوگل بفهمه کاربر به سایتی علاقه منده، مدت موندگاری کاربر در اون سایته. این زمان ماندگاری مخاطب توی سایت نشون دهنده درگیر کردن کاربر داخل وب سایته.

اگر برای مطالعه مطلبی کلیک کرده باشه، مدت زمانی که در سایت میمونه نشون دهنده اینه که محتوایی که در سایت ارائه میشه برای کاربر سودمنده و رضایت کاربر رو جلب می کنه.

اما زمان ماندگاری مشخصاتی داره که بر اساس نوع وب سایت در نظر گرفته میشه.

در بعضی از وب سایت ها و بر اساس برخی تحقیقات، عدد سه دقیقه و ده ثانیه برای ماندگاری خوب کاربر در سایت تعریف شده بود.

اما بنده شخصاً این عدد رو قبول ندارم چراکه در رابطه با بعضی موضوعات، یک دقیقه هم زمان ماندگاری ایده آلی میتونه باشه و در یعضی موضوعات، موندن کاربر تا پنج دقیقه هم لازمه.

حالا از کجا بفهمیم که موضوع سایت ما نیازی به نگهداری کاربر داره یا نه؟

الگوی زمان ماندگاری کاربر در سایت

سرچ کاربر و هدفی که پشت سرچ وجود داره تعیین می کنه که آیا لازمه که کاربر تایمی رو توی وب سایت سپری کنه یا باید سریع به جواب برسه و از سایت خارج بشه.

وقتی کاربر با سرچ قیمت دلار وارد سایت میشه، ترجیح میده فوراً قیمت رو ببینه و سایت رو ببنده. در این صورت معطل کردن کاربر بازخورد منفی داره.

چون درصد زیادی از کاربرها حوصله گشتن به دنبال هدف مورد نظرشون رو ندارن و می خوان سریع به جواب دلخواهشون برسن. اگر این اتفاق نیفته، گوگل وایب منفی از سایت دریافت می کنه.

سایت های معتبری که قیمت طلا و ارز رو ارائه می کنن، بالای صفحه قیمت ها رو قرار دادن تا کاربر سریع به جواب برسه.

اما در مورد بعضی موضوعات مثل سئو، کاربر سرچی انجام داده که باید در رابطه با اون مطالعه کنه و مفهومی رو یاد بگیره.

در این مواقع انتظار میره که وب سایت بتونه کاربر رو برای مدتی نگه داره. این جاست که هوش مصنوعی گوگل وارد عمل میشه.

رفتار کاربر رضایتمند از نگاه الگوریتم rank brain

هوش مصنوعی گوگل با توجه به الگوی رفتاری کاربرهایی که سرچ خاصی رو انجام دادن، متوجه این موضوع میشه که چه مواقعی خروج سریع کاربر یک ری اکشن منفی تلقی نمیشه و چه موقع کاربر باید توی سایتی بمونه.

به این ترتیب که رفتار کاربر رو طی چند سال راجع به یک سرچ و یا مفهوم خاص، با کلمات کلیدی متفاوت رو مورد بررسی قرار داده.

سپس به این نتیجه رسیده که رفتار یک کاربر رضایتمند به این شکله که در ده ثانیه به جواب می رسیدن، روی دکمه تماس میزدن ویا موزیک یا فیلم مورد نظر رو پلی می کردن.

الگویی که هوش مصنوعی گوگل بهش میرسه، تعیین می کنه که در فیلد کاری شما مدت ماندگاری کاربر چقدر باید باشه تا یک کاربر رضایتمد تلقی بشه.

سپس این اعداد رو با رقبای شما مقایسه می کنه. اینکه سایت نسبت به شانس دیده شدن، چند بار کلیک خورده؟

بررسی سایت با الگوریتم rank brain

هوش مصنوعی گوگل با تجزیه و تحلیل سایت های صفحه اول، رتبه بندی سایت ها رو انجام میده. در این رتبه بندی رضایت کاربر براش از هر چیزی مهم تره.

این هوش مصنوعی می دونه که لینک 5 باید سی تی آر پایین تری نسبت به لینک 4 داشته باشه. اگر CTR لینک 5 بالاتر باشه یا با هم برابر باشن، الگوریتم rank brain گوگل این موضوع رو در نظر می گیره و یک امتیاز مثبت برای لینک 5 حساب می کنه.

بعد نرخ پرش سایت ها رو با هم مقایسه می کنه. بر فرض نرخ پرش لینک 5 پایین تر از لینک 4 باشه. یعنی مدت ماندگاری کاربر توی لینک 5 بیشتر بوده. این موضوع هم یک امتیاز مثبت برای لینک 5 محسوب میشه.

سپس فاکتور سوم رو بررسی میکنه. برفرض کاربرهایی که وارد لینک 4 شدن، حدود شش دقیقه میمونن و اسکرول می کنن. ولی کاربرهایی که وارد سایت 5 شدن، بعد از دو دقیقه و خوندن یک مطلب کوتاه، بک می زنن و به سراغ سایت بعدی میرن.

این به این معنیه که عنوان سایت 5 جذابه، سایت هم با سرعت مطلوب بارگذاری میشه اما محتوای ارائه شده رضایت بخش نیست.

مجموع این سه فاکتور به گوگل میگه که کدوم سایت ها عملکرد بهتری دارن و کاربر رو بهتر درک می کنن و در نهایت کدوم سایت شایستگی بیشتری داره تا در رتبه های اول گوگل نمایش داده بشه.